با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Genre

ˈʒɑːnrə ˈʒɒnrə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    genres

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable B2
    (هنر، ادبیات و غیره) گونه، نوع، طرز، قسم، جور، طبقه، دسته، ژانر
    • - Drama and short stories are two different literary genres.
    • - نمایش‌نامه و داستان کوتاه دوگونه‌ی ادبی متفاوت هستند.
    • - There is no need to mix the two genres of music.
    • - نیازی به ترکیب دو ژانر موسیقی نیست.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد genre

  1. noun type
    Synonyms: brand, category, character, class, classification, fashion, genus, group, kind, school, sort, species, style
  2. noun type, class
    Synonyms: brand, category, character, classification, fashion, group, kind, school, sort, species, style

ارجاع به لغت genre

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «genre» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/genre

لغات نزدیک genre

پیشنهاد بهبود معانی