آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Methodical

məˈθɑːdɪkl məˈθɒdɪkl

معنی methodical | جمله با methodical

adjective

اسلوب‌دار، مرتب، منظم، با روش

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

He examined the data methodically and patiently.

او داده‌ها را با نظم و شکیبایی بررسی کرد.

He is a methodical person.

او منظم و اهل حساب و کتاب است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد methodical

  1. adjective organized, precise
    Antonyms:
    disorganized disorderly confused imprecise unmethodical/unmethodic

لغات هم‌خانواده methodical

ارجاع به لغت methodical

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «methodical» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/methodical

لغات نزدیک methodical

پیشنهاد بهبود معانی