آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Integral

ˈɪntəɡrəl ˈɪntəɡrəl

شکل جمع:

integrals

صفت تفضیلی:

more integral

صفت عالی:

most integral

معنی integral | جمله با integral

adjective C1

ضروری، بنیادی، اساسی، مهم، لازم

Teamwork is integral to the success of any project.

کار تیمی برای موفقیت هر پروژه‌ای ضروری است.

Critical thinking skills are integral for problem-solving.

مهارت‌های تفکر انتقادی برای حل مسئله لازم است.

adjective

انگلیسی بریتانیایی جدایی‌ناپذیر، جدانشدنی، لاینفک، یکپارچه، تمام‌وکمال، تام، درست، صحیح، بی‌کسر، کامل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

an integral part

بخش جدایی‌ناپذیر

a hospital, a medical school, and a laboratory all in one integral group

یک بیمارستان و یک دانشکده‌ی پزشکی و یک آزمایشگاه جملگی در یک گروه کامل

noun countable uncountable

ریاضی انتگرال

indefinite integral

انتگرال نامعین، تابع اولیه

integral domain

دامنه‌ی انتگرال

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد integral

  1. adjective complete

لغات هم‌خانواده integral

  • adjective
    integral

سوال‌های رایج integral

شکل جمع integral چی میشه؟

شکل جمع integral در زبان انگلیسی integrals است.

صفت تفضیلی integral چی میشه؟

صفت تفضیلی integral در زبان انگلیسی more integral است.

صفت عالی integral چی میشه؟

صفت عالی integral در زبان انگلیسی most integral است.

ارجاع به لغت integral

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «integral» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/integral

لغات نزدیک integral

پیشنهاد بهبود معانی