بایسته، شرط لازم، لازمه، احتیاج، چیز ضروری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the requisite supplies for this journey
توشههای لازم برای این سفر
Freedom of speech is the first requisite of free people.
آزادی بیان اولین شرط لازم برای انسانهای آزاده است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «requisite» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/requisite