جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم متن
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
اطلاعات بیشتر
نرمافزار iOS
اطلاعات بیشتر
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
لغات جستوجو شده
وبلاگ
معنی
Get Something Out Of One's System
آخرین بهروزرسانی:
۶ خرداد ۱۴۰۲
Idiom
از شر وسواس یا وابستگی به چیزی رهاشدن، قید چیزی را زدن
پیشنهاد و بهبود معانی
تبلیغات
(تبلیغات را حذف کنید)
لغات نزدیک get something out of one's system
-
get someone's goat
-
get something off one's chest
- get something out of one's system
-
get somewhere
-
get spliced
پیشنهاد و بهبود معانی
دریافت فست دیکشنری از طریق اپاستور
دانلود مستقیم فست دیکشنری