صفت تفضیلی:
more inseparableصفت عالی:
most inseparableجدانشدنی، جداییناپذیر، لاینفک
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
inseparable friends
دوستان جدانشدنی
The twins were inseparable, always sharing their secrets and adventures.
دوقلوها جداییناپذیر بودند و همیشه رازها و ماجراجوییهای خود را به اشتراک میگذاشتند.
غیرقابل تفکیک، تفکیکناپذیر، تجزیهناپذیر، ناگسستنی، بخشناپذیر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Their inseparable love for adventure led them to explore the world together.
عشق ناگسستنی آنها به ماجراجویی باعث شد تا با هم دنیا را کشف کنند.
Inseparable bonds formed between the childhood friends over the years.
پیوندهای ناگسستنی بین دوستان دوران کودکی در طول سالها شکل گرفت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «inseparable» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/inseparable