با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Insentient

ɪnˈsenʃnt ɪnˈsenʃnt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • adjective
    بی‌حس، بی‌جان
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد insentient

  1. adjective Completely lacking sensation or consciousness
    Synonyms: insensate, dead, inanimate
    Antonyms: sentient

ارجاع به لغت insentient

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «insentient» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/insentient

لغات نزدیک insentient

پیشنهاد بهبود معانی