شکل جمع:
concoursesگروه، محل ملاقات، محل اجتماع، محل تلاقی چند خیابان یا جاده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
In the airport's concourse, people were moving in every direction.
در تالار مرکزی فرودگاه مردم در هرجهت در حرکت بودند.
an immense concourse of workers and farmers
گروه عظیمی از کارگران و کشاورزان
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «concourse» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/concourse