آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Connective

kəˈnektɪv kəˈnektɪv

معنی connective

noun adjective

رابط، متصل‌کننده

noun adjective

کلمه ربط یا عطف، ربط، پیوندی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد connective

  1. noun an instrumentality that connects
  1. adjective of, relating to, or tending to produce combination

Collocations

connective wires

سیم‌های رابط

ارجاع به لغت connective

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «connective» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/connective

لغات نزدیک connective

پیشنهاد بهبود معانی