فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Disjunctive

dɪsˈdʒʌŋktɪv dɪsˈdʒʌŋktɪv
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله

  • فصلی
  • noun adjective
    جداسازنده، فاصل، حرف عطفی که در ظاهر پیوند می‌دهد و در معنی جدا می‌سازد (مثل but )، دارای دو شق مختلف
    • - disjunctive conjunction
    • - هم‌بند واژه‌ی جداساز (حرف ربط استثنا)
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد disjunctive

  1. adjective Serving or tending to divide or separate
    Antonyms: conjunctive

ارجاع به لغت disjunctive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «disjunctive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/disjunctive

لغات نزدیک disjunctive

پیشنهاد بهبود معانی