فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Disjunctive

dɪsˈdʒʌŋktɪv dɪsˈdʒʌŋktɪv

معنی‌ها و نمونه‌جمله

فصلی

noun adjective

جداسازنده، فاصل، حرف عطفی که در ظاهر پیوند می‌دهد و در معنی جدا می‌سازد (مثل but )، دارای دو شق مختلف

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

disjunctive conjunction

هم‌بند واژه‌ی جداساز (حرف ربط استثنا)

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد disjunctive

  1. adjective serving or tending to divide or separate
    Antonyms:
    conjunctive

ارجاع به لغت disjunctive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «disjunctive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/disjunctive

لغات نزدیک disjunctive

پیشنهاد بهبود معانی