Protraction

prəˈtrækʃn̩ prəˈtrækʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
تمدید، امتداد، نقشه‌کشی طبق مقیاس معینی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد protraction

  1. noun The act of making something longer or the condition of being made longer
    Synonyms: prolongation, elongation, extension, lengthiness, perpetuation, continuation, lengthening

ارجاع به لغت protraction

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «protraction» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/protraction

لغات نزدیک protraction

پیشنهاد بهبود معانی