Stogie

    American: ˈstəʊdʒɪ British: ˈstəʊdʒɪ
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    همچنین به این شکل نیز نوشته می‌شود: stogy

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    کفش سنگین زمخت

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - the factory worker's stogies
    - کفش‌های سنگین کارگر کارخانه
    - The mechanic wore stogies to protect his feet while working on heavy machinery.
    - این مکانیک در حین کار با ماشین‌آلات سنگین، برای محافظت از پاهایش کفش سنگین به پا کرد.
    noun countable
    استوگی (سیگار باریک ارزان‌قیمت)
    - I'm not a fan of stogies, I prefer a thicker cigar.
    - طرفدار استوگی نیستم، سیگار ضخیم‌تر را ترجیح می‌دهم.
    - He always enjoyed smoking a stogy after a long day at work.
    - او همیشه پس از یک روز طولانی در محل کار، از کشیدن استوگی لذت می‌برد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت stogie

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «stogie» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/stogie

    لغات نزدیک stogie

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند