شکل جمع:
stoicsدر معنای اول همچنین میتوان از stoical بهجای stoic استفاده کرد.
بیتفاوت، بیاعتنا، خویشتندارانه
His stoic demeanor hid a wealth of emotions.
رفتار بیتفاوتش، انبوهی از احساسات را پنهان میکرد.
Her stoic silence spoke volumes about her suffering.
سکوت بیاعتنایش، حجم زیادی از رنج او را بازگو میکرد.
رواقی (مربوط به فلسفهی رواقیون)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The stoic philosophy teaches us to accept what we cannot change.
فلسفهی رواقی به ما میآموزد که آنچه را نمیتوانیم تغییر دهیم، بپذیریم.
Many admire the stoic principles that emphasize self-control and resilience.
بسیاری از اصول رواقی که بر خودکنترلی و تابآوری تأکید دارند، مورد تحسین قرار میگیرند.
صبور، بردبار، بیاحساس، بیتفاوت، خویشتندار
She remained a stoic throughout the ordeal, displaying remarkable composure.
او درطول این مصیبت، صبور باقی ماند و آرامش قابل توجهی از خود نشان داد.
Despite the pain, he was a stoic, enduring it in silence.
با وجود درد، او بردبار بود و آن را در سکوت تحمل میکرد.
She tried to be a stoic, but sometimes her emotions overwhelmed her.
او سعی کرد بیتفاوت باشد، اما گاهی اوقات احساساتش بر او غلبه میکرد.
رواقی، پیرو فلسفه رواقیون
As a stoic, she believed that true happiness comes from within, not from external circumstances.
بهعنوان رواقی، او معتقد بود که شادی واقعی از درون میآید، نه از شرایط خارجی.
The teachings of the stoic emphasize the importance of self-control and rational thought.
آموزههای رواقیون بر اهمیت خودکنترلی و تفکر منطقی تأکید دارد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «stoic» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/stoic