Olden

ˈoʊldn ˈəʊldn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
کهنه، کهن، قدیمی، پیشین، سابق، زمان پیش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد olden

  1. adjective Belonging to, existing, or occurring in times long past
    Synonyms: age-old, ancient, antediluvian, antiquated, antique, archaic, hoary, old, old-time, timeworn, venerable

ارجاع به لغت olden

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «olden» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/olden

لغات نزدیک olden

پیشنهاد بهبود معانی