امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Hoary

ˈhɔːri ˈhɔːri
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
سفید، سفید مایل به خاکستری، کهن، سالخورده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- a hoary old problem
- مسئله‌ی بسیار قدیمی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hoary

  1. adjective ancient
    Synonyms:
    aged age-old antiquated antique elderly lot of mileage old older old-fashioned oldie out-of-date relic rusty timeworn venerable very old
  1. adjective gray or white
    Synonyms:
    frosty gray-haired graying salt and pepper silvery snowy-haired white-haired whitish

ارجاع به لغت hoary

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hoary» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hoary

لغات نزدیک hoary

پیشنهاد بهبود معانی