فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Vintage

ˈvɪntɪdʒ ˈvɪntɪdʒ

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective

قدیمی

She wore a vintage dress to the party.

او در مهمانی یک لباس قدیمی پوشیده بود.

The antique shop had a collection of vintage furniture.

مغازه عتیقه فروشی مجموعه‌ای از مبلمان قدیمی داشت.

noun countable

شراب قدیمی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

large bottles of 1984 vintage

بطری‌های بزرگ شراب 1984

vintage wine

شراب سال به‌خصوص

adjective

محصول باکیفیت قدیمی

a car of prewar vintage

اتومبیل ساخته‌شده قبل از جنگ

vintage clothes

لباس‌های قدیمی

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد vintage

  1. adjective superior
    Synonyms:
    best excellent choice select prime classic selected mature old classical ripe rare venerable
    Antonyms:
    inferior unimportant minor
  1. noun crop, especially of wine
    Synonyms:
    year harvest wine grapes collection generation era epoch origin

ارجاع به لغت vintage

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «vintage» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/vintage

لغات نزدیک vintage

پیشنهاد بهبود معانی