گذشتهی ساده:
winedشکل سوم:
winedسومشخص مفرد:
winesوجه وصفی حال:
winingشکل جمع:
winesشراب، باده، می
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح مقدماتی
red wine
شراب قرمز
white wine
شراب سفید
sweet wine
شراب شیرین
sparkling wine
شراب گازدار
dry wine
شراب گس (سک)
Only one bowl remains of that delicious wine ...
از بادهی نوشین قدحی بیش نماند ...
ساقی بودن، شراب دادن، می ریختن برای دیگران
خوب پذیرایی کردن، سور دادن، خوراک و مشروب فراوان دادن، خیلی مفصل پذیرایی کردن
خوب پذیرایی کردن، سور دادن، خوراک و مشروب فراوان دادن، خیلی مفصل پذیرایی کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «wine» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/wine