(وضعیت) قدیمی بودن، منسوخ بودن، ازمدافتاده بودن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The outdatedness of the technology hindered our progress.
قدیمی بودن فناوری مانع پیشرفت ما شد.
Many criticized the outdatedness of the company's policies.
بسیاری از منسوخ بودن سیاستهای شرکت انتقاد کردند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «outdatedness» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/outdatedness