آیکن بنر

طولانی‌ترین خسوف قرن در ۱۶ شهریور، خسوف به انگلیسی چی می‌شه؟

ماه‌گرفتگی به انگلیسی (۱۶ شهریور)

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Congelation

kɑːndʒəˈleɪʃən ˌkɒndʒɪˈleɪʃən

معنی congelation | جمله با congelation

noun uncountable

سفت‌شدگی، منجمدشدگی، دلمه‌شدگی (روغن و شیر و غیره)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

The congelation of the chocolate was perfect, resulting in a smooth and creamy texture.

سفت‌شدگی شکلات عالی بود و منجر به بافت نرم و خامه‌ای شد.

The congelation of the milk in the fridge caused it to form a layer of ice on top.

منجمدشدگی شیر در یخچال باعث شد لایه‌ای از یخ روی آن تشکیل شود.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت congelation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «congelation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/congelation

لغات نزدیک congelation

پیشنهاد بهبود معانی