سفتشدگی، منجمدشدگی، دلمهشدگی (روغن و شیر و غیره)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The congelation of the chocolate was perfect, resulting in a smooth and creamy texture.
سفتشدگی شکلات عالی بود و منجر به بافت نرم و خامهای شد.
The congelation of the milk in the fridge caused it to form a layer of ice on top.
منجمدشدگی شیر در یخچال باعث شد لایهای از یخ روی آن تشکیل شود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «congelation» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/congelation