امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Genial

    ˈdʒiːniəl ˈdʒiːniəl
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • صفت تفضیلی:

      more genial

    • صفت عالی:

      most genial

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    خوش‌مشرب، خوش معاشرت، خوش‌دهن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - a genial climate
    - آب و هوای سالم
    - a genial friend
    - دوست خون‌گرم و خوش‌مشرب
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد genial

    1. adjective extremely nice and happy
      Synonyms:
      happy nice pleasant friendly cheerful jolly merry glad amiable kind warm good-natured agreeable sunny easygoing cordial blithe jovial sociable affable congenial gracious hearty upbeat cheery warm-hearted amicable neighborly enlivening favorable gentle high up perky chipper upper convivial chirpy sunny side up cheering
      Antonyms:
      unhappy unfriendly cold cool irritable cranky moody aloof

    ارجاع به لغت genial

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «genial» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/genial

    لغات نزدیک genial

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دوفتیله ای دوقطعه ساز دولتمرد با نفوذ دون روال دون شمردن کسی دون پندارانه دونویسه دوکپهای دوگنجایشی دو آسه ای دچار اعتصاب دچار جنون آتش افروزی دچار روان تکان کردن دچار ضلالت شدن دچار غفلت دچارصفرا دچار تورم دچار دلهره دچار روان شیدایی دژ روان کردن روحیه