امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Weather-beaten

ˈweðəbiːtən ˈweðəbiːtən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله

adjective
هوازده، (در اثر باد و باران و غیره) رنگ‌و‌رو رفته، کهنه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
adjective
(به‌ویژه پوست صورت و دست‌ها) آفتاب‌زده، باد و باران دیده، زبر و چروکیده، آفتاب‌سوخته
- the old sailor's weather-beaten face
- چهره‌ی آفتاب‌سوخته‌ی ملوان پیر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد weather-beaten

  1. adjective Worn
    Synonyms:
    decayed battered
  1. adjective Worn by exposure to the weather
    Synonyms:
    weatherworn weathered

ارجاع به لغت weather-beaten

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «weather-beaten» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/weather-beaten

لغات نزدیک weather-beaten

پیشنهاد بهبود معانی