آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Infertility

ˌɪnfərˈtɪlət̬i ˌɪnfəˈtɪləti

معنی infertility | جمله با infertility

noun uncountable

ناباروری، نازایی، بی‌باری، بی‌حاصلی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The emotional toll of infertility can be overwhelming for both partners.

عوارض عاطفی نازایی می‌تواند برای هر دو شریک زندگی طاقت‌فرسا باشد.

Infertility can be a devastating diagnosis for many couples.

ناباروری می‌تواند یک تشخیص مخرب برای بسیاری از زوج‌ها باشد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد infertility

  1. noun unproductiveness

ارجاع به لغت infertility

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «infertility» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/infertility

لغات نزدیک infertility

پیشنهاد بهبود معانی