آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Fed Up

ˌfed ˈʌp ˌfed ˈʌp

معنی fed up | جمله با fed up

adjective informal

خسته، کلافه (بعد از فعل می‌آید)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

After months of delays, I'm really fed up with this project.

بعد از چندین ماه تأخیر، واقعاً از این پروژه خسته شدم.

He's fed up with the weather; it’s been raining for weeks!

از این آب‌وهوا کلافه شده. هفته‌هاست که بارون می‌باره!

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد fed up

  1. adjective disgusted with
    Synonyms:
    Antonyms:

ارجاع به لغت fed up

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fed up» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fed-up

لغات نزدیک fed up

پیشنهاد بهبود معانی