صفت تفضیلی:
more jadedصفت عالی:
most jadedخسته، بیرمق، دلمرده، بیاشتها
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He has a jaded appetite. His appetite is jaded.
میل به غذا ندارد. اشتهایش کور شده. بیاشتها است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «jaded» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/jaded