زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

Jaded

ˈdʒeɪdɪd ˈdʒeɪdɪd

صفت تفضیلی:

more jaded

صفت عالی:

most jaded

معنی jaded | جمله با jaded

adjective

خسته، بی‌رمق، دلمرده، بی‌اشتها

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

He has a jaded appetite. His appetite is jaded.

میل به غذا ندارد. اشتهایش کور شده. بی‌اشتها است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد jaded

  1. adjective exhausted, indifferent
    Synonyms:
    tired weary fatigued bored fed up sick of worn-out spent dulled worn tired-out wearied blasé mellow cool sated satiated worn-down blah indifferent had it been around done it all up to here fagged surfeited
    Antonyms:
    fresh unused

سوال‌های رایج jaded

صفت تفضیلی jaded چی میشه؟

صفت تفضیلی jaded در زبان انگلیسی more jaded است.

صفت عالی jaded چی میشه؟

صفت عالی jaded در زبان انگلیسی most jaded است.

ارجاع به لغت jaded

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «jaded» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/jaded

لغات نزدیک jaded

پیشنهاد بهبود معانی