خستهوکلافه، خستهوآزرده
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I’m sick and tired of the constant noise from the construction outside.
من از سروصدای مداوم ساختوساز بیرون خستهوکلافه شدهام.
They were sick and tired of the endless arguments over trivial matters.
آنها از مشاجرات بیپایان بر سر مسائل بیاهمیت خستهوآزرده شده بودند.
After weeks of delays, I'm sick and tired of waiting for the package to arrive.
بعد از هفتهها تأخیر، از انتظار کشیدن برای رسیدن بسته خستهوکلافه شدهام.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «sick and tired» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sick-and-tired