Sick And Tired

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective idiom phrase
خسته‌و‌کلافه، خسته‌وآزرده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- I’m sick and tired of the constant noise from the construction outside.
- من از سروصدای مداوم ساخت‌وساز بیرون خسته‌وکلافه شده‌ام.
- They were sick and tired of the endless arguments over trivial matters.
- آن‌ها از مشاجرات بی‌پایان بر سر مسائل بی‌اهمیت خسته‌و‍‌آزرده شده بودند.
- After weeks of delays, I'm sick and tired of waiting for the package to arrive.
- بعد از هفته‌ها تأخیر، از انتظار کشیدن برای رسیدن بسته خسته‌وکلافه شده‌ام.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت sick and tired

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sick and tired» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sick-and-tired

لغات نزدیک sick and tired

پیشنهاد بهبود معانی