فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Protuberant

prəˈtjuːbərənt prəˈtjuːbərənt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
برآمده، متورم، باد‌کرده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد protuberant

  1. adjective curving outward
    Synonyms:
    bulging bulbous bulgy bellied bellying

ارجاع به لغت protuberant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «protuberant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/protuberant

لغات نزدیک protuberant

پیشنهاد بهبود معانی