با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Bagging

American: ˈbæɡɪŋ British: ˈbæɡɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    bagged
  • شکل سوم:

    bagged
  • سوم‌شخص مفرد:

    bags

معنی

noun
پارچه کیسه‌ای، کیسه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bagging

  1. verb Bulge out; form a bulge outward, or be so full as to appear to bulge
    Synonyms: getting, nailing, pocketing, bulging, trapping, taking, catching, securing, netting, capturing, seizing
    Antonyms: losing
  2. verb To curve outward past the normal or usual limit
    Synonyms: pouching, overhanging, ballooning, protruding, projecting, jutting, bulging, bellying, beetling
  3. noun Coarse fabric used for bags or sacks
    Synonyms: sacking

ارجاع به لغت bagging

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bagging» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bagging

لغات نزدیک bagging

پیشنهاد بهبود معانی