امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Bagging

American: ˈbæɡɪŋ British: ˈbæɡɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    bagged
  • شکل سوم:

    bagged
  • سوم‌شخص مفرد:

    bags

معنی

noun
پارچه کیسه‌ای، کیسه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bagging

  1. verb Bulge out; form a bulge outward, or be so full as to appear to bulge
    Synonyms:
    getting nailing pocketing bulging trapping taking catching securing netting capturing seizing
    Antonyms:
    losing
  1. verb To curve outward past the normal or usual limit
    Synonyms:
    pouching overhanging ballooning protruding projecting jutting bulging bellying beetling
  1. noun Coarse fabric used for bags or sacks
    Synonyms:
    sacking

ارجاع به لغت bagging

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bagging» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bagging

لغات نزدیک bagging

پیشنهاد بهبود معانی