فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Tallow

ˈtæloʊ ˈtæləʊ

معنی و نمونه‌جمله

noun verb - transitive

پیه آب کردن، پیه نهنگ و غیره که برای شمع‌سازی به‌کار می‌رود، پیه‌مالی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

In the past they used to make candles out of tallow.

در گذشته از پیه شمع می‌ساختند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tallow

  1. noun
    Synonyms:
    fat wax smear beef fat suet mutton fat

ارجاع به لغت tallow

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tallow» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tallow

لغات نزدیک tallow

پیشنهاد بهبود معانی