آیکن بنر

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! همه‌شون در فست‌دیکشنری مرتب شدن

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! گرامر زمان‌ها در Fastdic

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Burly

ˈbɜːrli ˈbɜːli

معنی burly | جمله با burly

adjective

تنومند، ستبر، کلفت، (برای پارچه و لباس) زبر و خشن، گره‌دار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

Henry the Eight was a burly man.

هانری هشتم مرد تنومندی بود.

The children loved Santa Claus' burliness.

بچه‌ها شیفته‌ی زمختی و خون‌گرمی بابانوئل شدند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد burly

ارجاع به لغت burly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «burly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/burly

لغات نزدیک burly

پیشنهاد بهبود معانی