آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Hulk

hʌlk hʌlk

معنی hulk | جمله با hulk

لاشه کشتی، کشتی، بدنه کشتی، تنه کشتی، کشتی سنگین و کندرو، با سنگینی و رخوت حرکت کردن، بزرگ به‌نظر رسیدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

We saw rusted hulks on the beach.

ناولاشه‌های زنگ‌زده را در کرانه دیدیم.

The boy lived in the hulk of a passenger ship.

پسر در لاشه‌ی یک کشتی مسافری زندگی می کرد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

the charred hulks of enemy tanks near the bridge

لاشه‌ی سوخته‌ی تانک‌های دشمن در کنار پل

the disintegrating hulk of the Spanish empire

لاشه‌ی درحال متلاشی شدن امپراتوری اسپانیا

Her father was a hulk with broad shoulders and big hands.

پدرش نره غولی بود با شانه‌های پهن و دستان بزرگ.

He suddenly hulked up from his chair.

از روی‌ غفلت همچون غول از صندلی خود برخاست.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد hulk

  1. noun large piece, lump; remains
    Antonyms:
    bit

ارجاع به لغت hulk

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hulk» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hulk

لغات نزدیک hulk

پیشنهاد بهبود معانی