آخرین به‌روزرسانی:

Elephantine

ˌeləˈfæntaɪn ˌeləˈfæntaɪn

معنی

adjective

پیلی، پیل‌مانند، پیلسان، کلان، ستبر، عظیم‌‌الجثه، بدهیکل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد elephantine

  1. adjective huge
    Synonyms:
    big large great grand immense enormous massive giant gigantic mammoth colossal monstrous humongous extensive towering monumental jumbo gargantuan mountainous titanic behemothic

ارجاع به لغت elephantine

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «elephantine» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/elephantine

لغات نزدیک elephantine

پیشنهاد بهبود معانی