فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Jumbo

ˈdʒʌmboʊ ˈdʒʌmbəʊ

شکل جمع:

jumbos

صفت تفضیلی:

more jumbo

صفت عالی:

most jumbo

معنی و نمونه‌جمله

noun

درشت، بزرگ، آدم تنومند و بدقواره، جانور غول‌آسا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

jumbo jet

هواپیمای بزرگ، گت جت

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد jumbo

  1. adjective gigantic
    Synonyms:
    large huge giant immense mammoth colossal mighty oversized prodigious elephantine cyclopean
    Antonyms:
    small little tiny mini miniature

ارجاع به لغت jumbo

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «jumbo» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/jumbo

لغات نزدیک jumbo

پیشنهاد بهبود معانی