شکم، محتویات شکم، امعا ، در شکم ریختن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He has been drinking so much beer that he is developing a paunch.
آنقدر آبجو خورده است که دارد شکم بههم میزند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «paunch» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/paunch