زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

Tummy

ˈtʌmi ˈtʌmi

شکل جمع:

tummies

معنی tummy | جمله با tummy

noun countable

شکم، معده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

The baby's tummy hurts.

دل‌ بچه درد ‌می‌کند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tummy

  1. noun stomach
    Synonyms:
    belly abdomen gut pot paunch breadbasket insides below the belt spare tire solar plexus

سوال‌های رایج tummy

شکل جمع tummy چی میشه؟

شکل جمع tummy در زبان انگلیسی tummies است.

ارجاع به لغت tummy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tummy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tummy

لغات نزدیک tummy

پیشنهاد بهبود معانی