(بدن) بخشهای داخلی، (عامیانه) دلوروده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He skinned the rabbit and removed the insides.
پوست خرگوش را کند و بخشهای داخلی بدنش را خارج کرد.
The coffee scalded my insides.
قهوه دلورودهام رو سوزوند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «insides» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/insides