آیکن بنر

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! همه‌شون در فست‌دیکشنری مرتب شدن

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! گرامر زمان‌ها در Fastdic

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Bowels

ˈbaʊəl ˈbaʊəl

معنی bowels | جمله با bowels

noun countable

روده، شکم، اندرون، دل و روده

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

Changes of water may upset the baby's bowels.

تغییر آب ممکن است روده‌های بچه را آزرده کند.

the bowels of the mountain

اعماق کوه

نمونه‌جمله‌های بیشتر

He took the engine's bowels out but still doesn't know what the trouble is.

دل و روده‌ی موتور را درآورد، ولی هنوز نمی‌داند عیب از کجاست.

When he saw the bride and groom, he felt like his bowels were melting.

عروس و داماد را که دید احساس کرد دل و روده‌اش دارد آب می‌شود (احساساتش سخت تحریک شد).

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد bowels

Collocations

move (or empty or relieve) one's bowels

قضای حاجت کردن، مدفوع دفع کردن، ادرار پر کردن

ارجاع به لغت bowels

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bowels» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bowel

لغات نزدیک bowels

پیشنهاد بهبود معانی