با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Innards

ˈɪnərdz ˈɪnədz
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • plural preposition
    اعضای داخلی حیوان یا انسان، قسمت‌های داخلی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد innards

  1. noun internal organs
    Synonyms: bowels, entrails, guts, insides, intestines, numbles, viscera, vital organs

ارجاع به لغت innards

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «innards» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/innards

لغات نزدیک innards

پیشنهاد بهبود معانی