تمامعیار، تماموکمال، محض، کامل، حسابی (معمولاً برای تأکید بر چیزهای بد و منفی)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She was an out-and-out liar, never telling the truth about anything.
او دروغگویی تمامعیار بود و هرگز در مورد هیچچیزی حقیقت را نمیگفت.
The out-and-out failure of the project was a result of poor planning and execution.
شکست محض پروژه نتیجهی برنامهریزی و اجرای ضعیف بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «out-and-out» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/out-and-out