آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Indurate

ˈɪndjʊəˌreɪt ˈɪndjʊəreɪt

معنی indurate

adjective adverb

سخت کردن، سفت کردن، پینه‌خورده کردن، بی‌حس کردن، (مجازا‌ً) پوست کلفت کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد indurate

  1. verb to make or become physically hard
  1. verb to make resistant to hardship, especially through continued exposure
    Antonyms:
  1. adjective emotionally hardened

ارجاع به لغت indurate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «indurate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/indurate

لغات نزدیک indurate

پیشنهاد بهبود معانی