گذشتهی ساده:
acclimatedشکل سوم:
acclimatedسومشخص مفرد:
acclimatesوجه وصفی حال:
acclimating(. vt : acclimatize =) به آب و هوای جدید خو گرفتن، مأنوس شدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He soon acclimated to the heat and was not uncomfortable.
چیزی نگذشت که به گرما عادت کرد و دیگر ناراحت نبود.
گذشتهی ساده acclimate در زبان انگلیسی acclimated است.
شکل سوم acclimate در زبان انگلیسی acclimated است.
وجه وصفی حال acclimate در زبان انگلیسی acclimating است.
سومشخص مفرد acclimate در زبان انگلیسی acclimates است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «acclimate» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/acclimate