سازگاری، انس یافتن (با محیط)، خوگیری (به محیط) (تنظیم کاراندامشناختی بدن انسان یا جاندار در پاسخ به تغییری در محیط پیرامون)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The acclimatization of plants to different climates is an important factor in their growth and development.
سازگاری گیاهان با اقلیمهای مختلف عامل مهمی در رشد و نمو آنها محسوب میشود.
The success of the project depended on the acclimatisation of the new employees to the company culture.
موفقیت این پروژه به انس یافتن کارمندان جدید با فرهنگ شرکت بستگی داشت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «acclimatization» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/acclimatization