۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚
خرید با تخفیف

    Supposing

    American: səˈpoʊzɪŋ British: səˈpəʊzɪŋ
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      supposed

    • شکل سوم:

      supposed

    • سوم‌شخص مفرد:

      supposes

    معنی و نمونه‌جمله

    conjunction A2
    آمدیم (که)، به فرض این‌که، گیریم (که)، به فرض که

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - Supposing (that) he asked you to go, what then?
    - آمدیم و ازت خواست که بروی، آن‌وقت چی؟
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد supposing

    1. verb to regard in an appraising way
      Synonyms:
      believing thinking reputing
    1. verb to oblige to do or not do by force of authority, propriety, or custom
      Synonyms:
      expecting requiring
    1. verb express a supposition
      Synonyms:
      guessing saying speculating inferring conjecturing surmising
      Antonyms:
      knowing calculating measuring
    1. verb to believe especially on uncertain or tentative grounds
      Synonyms:
      believing thinking imagining expecting assuming considering understanding guessing deeming reckoning judging concluding suspecting surmising presuming implying allowing conceiving speculating conjecturing postulating hypothesizing theorizing positing divining opining presupposing premising hypothecating
      Antonyms:
      knowing disbelieving
    1. verb take for granted or as a given; suppose beforehand
      Synonyms:
      presupposing
    1. verb require as a necessary antecedent or precondition
      Synonyms:
      presupposing
    1. Synonyms:
      if in case that granting that allowing that under these conditions in these circumstances taking for granted that let us suppose with the supposition that

    ارجاع به لغت supposing

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «supposing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/supposing

    لغات نزدیک supposing

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه