با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

If

ɪf ɪf
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    ifs

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun conjunction A2
    اگر، چنانچه، آیا، خواه، چه، هرگاه، هر وقت، ای کاش، کاش، اگر، چنانچه، (مجازاً) شرط، حالت، فرض، تصور، به‌فرض
    • - If he comes, I'll talk to him.
    • - اگر بیاید، با او حرف خواهم زد.
    • - If I were you, I would not do that.
    • - اگر به جای شما بودم، آن کار را نمی‌کردم.
    • - Even if she was there, I didn't see her.
    • - اگر هم آنجا بود، من او را ندیدم.
    • - Ask Hassan if he knows Javad.
    • - از حسن بپرس آیا جواد را می‌شناسد.
    • - Well, if that isn't the limit!
    • - خب دیگه چی!
    • - If I had only known!
    • - افسوس که نمی‌دانستم!، چه حیف شد!
    • - a contract that is full of ifs
    • - قراردادی که پر از شرط است
    • - He talks loud as if I am deaf.
    • - بلند حرف می‌زند، مثل اینکه من کرم.
    مشاهده نمونه‌جمله بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد if

  1. conjunction provided that
    Synonyms: with the condition that, supposing that, conceding that, on the assumption that, granted that, assuming that, on the occasion that, whenever, wherever, in case that

Phrasal verbs

  • as if

    مثل اینکه، همچنان‌که، که، گویی

Collocations

  • as if

    مثل اینکه، همچنان‌که، که، گویی

Idioms

ارجاع به لغت if

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «if» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/if

پیشنهاد بهبود معانی