پیروز، فاتح، چیره، غالب
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The country people turned out to meet the conquering hero.
مردم کشور حضور پیدا کردند تا با قهرمان پیروز دیدار کنند.
The conquering army celebrated their victory in the city square.
ارتش فاتح، پیروزی خود را در میدان شهر جشن گرفت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «conquering» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/conquering