فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Placard

ˈplækɑːrd ˈplækɑːd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • noun verb - transitive
    آگهی، شعار نوشته، پروانه‌ی رسمی، اعلامیه رسمی، اعلان، حمل یا نصب اعلان، شعار حمل کردن
    • - The strikers were carrying placards.
    • - اعتصاب‌گران تابلوهای شعار حمل می‌کردند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد placard

  1. noun sign, notice
    Synonyms: advertisement, announcement, banner, bill, billboard, handbill, marquee, poster, public notice, signboard

ارجاع به لغت placard

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «placard» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/placard

لغات نزدیک placard

پیشنهاد بهبود معانی