فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Placard

ˈplækɑːrd ˈplækɑːd

معنی و نمونه‌جمله

noun verb - transitive

پلاکارد، آگهی، شعار نوشته، پروانه‌ی رسمی، اعلامیه رسمی، اعلان، حمل یا نصب اعلان، شعار حمل کردن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ۵۰۴ واژه‌ی ضروری

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

The strikers were carrying placards.

اعتصاب‌گران تابلوهای شعار حمل می‌کردند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد placard

  1. noun sign, notice
    Synonyms:
    notice announcement advertisement poster public notice banner billboard signboard handbill marquee

ارجاع به لغت placard

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «placard» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/placard

لغات نزدیک placard

پیشنهاد بهبود معانی