با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Billboard

ˈbɪlbɔːrd ˈbɪlbɔːd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    billboards

معنی و نمونه‌جمله

  • تخته اعلانات و آگهی‌ها، هر قسمت از نرده و دیوار که روی آن اعلان نصب شود
    • - food and clothes advertisements on the billboards along the road
    • - آگهی‌های خوراک و پوشاک در تابلو اعلانات کنار جاده
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد billboard

  1. noun A usually public posting that conveys a message
    Synonyms: bill, notice, placard, poster, sign
  2. noun Large outdoor signboard
    Synonyms: signboard, bulletin board, display panel, hoarding, poster board

ارجاع به لغت billboard

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «billboard» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/billboard

لغات نزدیک billboard

پیشنهاد بهبود معانی