فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Gambling

ˈɡæmblɪŋ ˈɡæmblɪŋ

گذشته‌ی ساده:

gambled

شکل سوم:

gambled

سوم‌شخص مفرد:

gambles

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable B2

قمار، قماربازی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

Gambling can be an addictive behavior that can lead to financial ruin.

قماربازی می‌تواند عادتی اعتیادآور است که ممکن است به نابودی مالی منجر شود.

Some people enjoy the thrill of gambling.

بعضی از افراد از هیجان قمار لذت می‌برند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد gambling

  1. noun betting
    Synonyms:
    action gaming staking laying odds speculation

ارجاع به لغت gambling

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gambling» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gambling

لغات نزدیک gambling

پیشنهاد بهبود معانی