امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Recording

rɪˈkɔːrdɪŋ rɪˈkɔːdɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    recorded
  • شکل سوم:

    recorded
  • سوم‌شخص مفرد:

    records
  • شکل جمع:

    recordings

معنی

noun countable B1
ضبط، ثبت، نگارش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد recording

  1. noun The act of one that records
    Synonyms:
    documentation recounting
  1. noun A record
    Synonyms:
    disk tape transcription cassette self-recording
  1. verb Be aware of
    Synonyms:
    registering showing reading marking indicating
  1. verb Make a record of; set down in permanent form
    Synonyms:
    registering reporting posting preserving entering inserting immortalizing enumerating taping filing copying showing scoring noting booking listing enrolling transcribing memorializing tabulating inscribing marking experiencing dating charting accounting commemorating
  1. verb Register electronically
    Synonyms:
    photographing filming taping cutting
    Antonyms:
    erasing
  1. adjective
    Synonyms:
    registrational

لغات هم‌خانواده recording

ارجاع به لغت recording

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «recording» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/recording

لغات نزدیک recording

پیشنهاد بهبود معانی