با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Recording

rɪˈkɔːrdɪŋ rɪˈkɔːdɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    recorded
  • شکل سوم:

    recorded
  • سوم‌شخص مفرد:

    records
  • شکل جمع:

    recordings

معنی

noun countable B1
ضبط، ثبت، نگارش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد recording

  1. noun The act of one that records
    Synonyms: documentation, recounting
  2. noun A record
    Synonyms: disk, tape, transcription, cassette, self-recording
  3. verb Be aware of
    Synonyms: registering, showing, reading, marking, indicating
  4. verb Make a record of; set down in permanent form
    Synonyms: registering, reporting, posting, preserving, entering, inserting, immortalizing, enumerating, taping, filing, copying, showing, scoring, noting, booking, listing, enrolling, transcribing, memorializing, tabulating, inscribing, marking, experiencing, dating, charting, accounting, commemorating
  5. verb Register electronically
    Synonyms: photographing, filming, taping, cutting
    Antonyms: erasing
  6. adjective
    Synonyms: registrational

لغات هم‌خانواده recording

ارجاع به لغت recording

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «recording» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/recording

لغات نزدیک recording

پیشنهاد بهبود معانی