شکل جمع:
cassettesاین لغت به شکل casette نیز نوشته میشود ولی شکل نوشتاری cassette رایج است.
کاست، نوار
I found an old cassette in the attic.
در اتاق زیر شیروانی یک نوار قدیمی پیدا کردم.
The music on this casette brings back so many memories from high school.
موسیقی این کاست خاطرات زیادی از دوران دبیرستان زنده میکند.
کاست فیلم (دوربین عکاسی)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The photographer loaded the film into the cassette.
عکاس فیلم را در کاست فیلم قرار داد.
I found an old cassette filled with family photos.
یک کاست فیلم قدیمی پر از عکسهای خانوادگی پیدا کردم.
پخشکنندهی کاست (دستگاه)
My mom used to play her favorite music on a cassette when she was young.
مادرم در جوانی موسیقی محبوبش را در پخشکنندهی کاست پخش میکرد.
The sound quality on this cassette is amazing.
کیفیت صدای این پخشکنندهی کاست فوقالعاده است.
صندوقچه (برای نگهداری جواهرات)
The princess kept her precious jewels inside a beautiful cassette.
پرنسس جواهرات گرانبهایش را در یک صندوقچهی زیبا نگهداری میکرد.
The thief tried to steal the expensive necklace from the cassette, but failed.
سارق قصد داشت گردنبند گرانقیمت را از صندوقچه بدزدد اما موفق نشد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «cassette» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cassette