فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Stilt
stɪlt
stɪlt
شکل جمع:
stiltsمعنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
noun
countable
پایه، ستون، تیرک (پایه‌های بلند برای ساختمان‌های روی آب یا ارتفاع)
They used concrete stilts to elevate the structure above sea level.
از پایه‌های بتنی برای بالا بردن سازه از سطح دریا استفاده کردند.
A wooden hut stood on stilts above the swamp.
کلبه‌ای چوبی روی تیرک‌هایی بالای مرداب قرار داشت.
noun
countable
چوب‌پا
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The clown entered on stilts and waved to the crowd.
دلقک با چوب‌پا وارد شد و برای جمعیت دست تکان داد.
Children were playing with stilts in the yard.
بچه‌ها در حیاط با چوب‌پا بازی می‌کردند.
مترادف و متضاد stilt
-
noun a supportSynonyms:prop post shore
-
noun long-legged three-toed black-and-white wading bird of inland ponds and marshes or brackish lagoonsSynonyms:longlegs long-legs stiltbird stilt plover Australian stilt Himantopus stilt
-
noun a column of wood or steel or concrete that is driven into the ground to provide support for a structureSynonyms:pile piling spile
ارجاع به لغت stilt
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «stilt» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/stilt
لغات نزدیک stilt
- - stillson wrench
- - stilly
- - stilt
- - stilted
- - stilton (cheese)